میشه رایه های زیر را توضیح بدید تشخیص: تناسب: و مسند رو چطوری تشخیص بدیم. موصف : وصف:

تشخیص همون جان بخشی هستش وقتی ب یک چیزی ک زنده نیست ، ی صفتی میدن ک مربوط ب انسان یا چیزی ک جان داره هست مثلا درخت دستانش را بالا برد ، دست برای جاندارانه ، اما ب درخت ربطش دادن تناسب هم همون مراعات النظیره ، وقتی دو یا چند کلمه ک ب هم مربوط هستن تو ی جمله یا بیت میان

سلام تشخصی همون جان بخشیه مثلا میگن مبل خندید به مبل جان بخشیدیم تناسب وقتی دو تا کلمه که از یه خانواده باشن داشته باشیم میگیم تناسب مثلا گل و درخت یا قابلمه و قاشق برای تشخصی مسند هم سوال می پرسی مثلا هوا بسیار سرد شد سوال می پرسی میگی چگونه شد اینجا باید بپرسی هوا چگونه شد سرد شد پس سرد میشه مسند یا مثلا زهرا حالش بد شد میگی زهرا حالش چگونه شد بد شد بد میشه مسند وصف و موصف یا همون صفت و موصوف هم مثلا صفت یعنی تعریف کردن از یه چیز مثلا گل زیبا گل موصوف زیبا صفت یا دانش آموز زرنگ دانش آموز موصوف زرنگ صفت موفق باشی